تحولات لبنان و فلسطین

فعالان بخش خصوصی و آن‌هایی که تلخ و شیرین حوزه صادرات غیرنفتی را در ۴ دهه گذشته از نزدیک، درک کرده‌اند، بر این باورند که علیرغم رشد قابل توجه برخی حوزه‌ها، همچنان بسیاری از ظرفیت‌های صادرات و ارزآوری، در نتیجه "نفتی بودن" نگاه دولت‌ها مغفول مانده است.

در چهار دهه گذشته در بسیاری از صنایع روی پای خودمان ایستادیم/ به بازار ۲۰۰ میلیونی فکر کنیم، نه ۸۰ میلیونی

از گفت‌وگوی حمید رضا صالحی دبیر کل فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته و رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران با قدس آنلاین چنین بر می‌آید که در چهل سال گذشته صادرات خدمات فنی و مهندسی و بسیاری از کالاها از ظرفیت ارزی آوری قابل توجه برای کشور برخوردار بوده اما زیرساخت‌های صادراتی همچنان ناکافی است و دولت‌ها ضرورتی برای توسعه صادرات غیرنفتی حس نکرده‌اند، بر همین اساس غفلت از این ظرفیت‌های بالا را باید "پاشنه آشیل" صادرات غیرنفتی کشور دانست. این گفت‌وگو را بخوانید:

آقای صالحی! در آستانه چهل و دو ساله شدن انقلاب اسلامی، کدام ظرفیت مغفول مانده صادارتی کشور را نیازمند توجه می‌دانید؟

‌ بنده معتقدم نه فقط در حوزه صادرات انرژی نیازمند پایان دادن به غفلت‌ها هستیم بلکه در مجموعه صادرات کشور باید این را پذیرفت که نتوانسته ایم از ظرفیت‌های صادراتی و ارزآوری استفاده کنیم. مهم‌ترین دلیل این امر هم اتکاء به نفت بوده و متاسفانه دولت‌ها در این ۴ دهه این درآمدها را به عنوان آسان‌ترین راه برای کسب درآمد ارزی برگزیده‌اند. علاوه بر این  تحریم‌ها و اخیرا هم کرونا باعث شده از ظرفیت‌های متعدد صادراتی کشور غفلت شود. واقعیت این  است که علیرغم بالا رفتن نرخ ارز که علی القاعده باید منجر به افزایش صادرات می‌شد، در نتیجه نبود زیرساخت‌های صادراتی اصولی، همچنان ظرفیت‌های صادراتی زیادی را نادیده گرفته‌ایم.

مشخصاً بفرمایید منظورتان کدام ظرفیت صادراتی خدماتی یا کالایی است؟

‌  ظرفیت‌های صادراتی خدماتی مانند خدمات فنی و مهندسی در کشور ما به قدری بالاست که در مقاطعی از چهل سال گذشته توانسته ایم رکورد صادرات سالانه ۴ میلیارد دلار را به ثبت برسانیم. این رکورد حتی می‌توانست به ۲۰ میلیارد دلار هم برسد اما متاسفانه امروز در این حوزه صادرات ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلاری در سال داریم. در دوره برنامه سوم توسعه درخشان‌ترین دوران را داشتیم و جای تعجب است که چرا این جهش بزرگ صادراتی، و روندهای خوبش، متوقف شد و در برنامه چهارم تکرار نشد؟ در حوزه کالایی هم می‌توانیم صادرات بیشتر، تولید واقعی‌تر و انبوه‌تری داشته باشیم که به دلیل مهیا نبودن زیر ساخت از این فضا بهره نبرده‌ایم. واقعیت این است که در چهار دهه گذشته در بسیاری صنایع مانند برق روی پای خودمان ایستادیم و امروز در این زمینه نگرانی نداریم. اما آیا محصولات کارخانه‌ها به خوبی صادر شده؟ آیا توانسته ایم ظرفیت‌ها را بالقوه کنیم؟ چقدر توانسته ایم تکنولوژی را به خارج کشور ببریم و کارخانه احداث کنیم؟ متاسفانه پاسخ این سوالات به گونه‌ای است که ما را به این می‌رساند که بی توجهی‌ها به صادرات زیاد بوده است.

مصادیق این بی توجهی و نبود زیر ساخت را جزیی‌تر و موردی‌تر تشریح کنید...

‌ وقتی دولت‌ها خود را همیشه "نفتی" می‌بینند و اصولاً نیازی به صادرات غیرنفتی احساس نمی‌کنند این شرایط رقم می‌خورد. امروز دولت‌ترکیه حدود ۱۸۰ میلیارد دلار در سال صادرات دارد که سهم خدمات فنی و مهندسی در آن حدود ۲۸ میلیارد دلار است. دولت‌ترکیه به عنوان دولتی که خودش را صادرات محور می‌داند، زمینه را برای رونق آماده کرده است و مثلا با وضع مشوق‌های صادراتی، صندوق ضمانت صادرات قوی و... امکان تحقق ظرفیت‌ها را فراهم می‌آورد. برای مثال فقط در بازار عراق ۶ میلیارد دلار از صادراتش حمایت به عمل می‌آورد اما ایران فقط ۲۰۰ میلیون دلار برای این حمایت در نظر گرفته است. متأسفانه ما در کشورهای منطقه سیاست‌های اقتصادی بسیار ضعیفی داشته‌ایم. این ضعف در انتخاب سفرا و رایزنان محرز است.  برای مثال ما در بازار عراق می‌توانیم ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته باشیم اما مجموعا فقط ۱۳ میلیارد دلار از این بازار بهره می‌بریم که سهم صادرات نفت و گاز حدود ۵ میلیارد دلار است و مابقی را صادرات کالای غیرنفتی و خدمات تشکیل می‌دهد. این در حالی است که در حوزه خدمات فنی و مهندسی می‌توانیم بسیار فراتر از این ارقام ظاهر شویم و در حوزه انرژی و احداث می‌توانیم درآمد ارزی سالانه ۲۰ میلیارد دلاری از بازار عراق داشته باشیم. امروز که نرخ ارز در کشور بالاست، می‌توانیم در حوزه کالایی و خدماتی باترکیه در بازار عراق رقابت کنیم اما متأسفانه تاکنون موفقیتی کسب نکرده‌ایم.

مشکل ساختاری دیگر عدم ثبات قوانین و نرخ ارز و بی‌ثباتی اقتصاد است. گاهی صادرکننده بخش خصوصی با هزار زحمت، بازار و همکاران خود را در کشور مقصد پیدا می‌کند و قراردادهایی را به امضا می‌رساند  اما یک وزارتخانه، گمرک و یا نهادی، صادرات همان کالا را ممنوع می‌کند! متأسفانه در مواردی معادلات کاری ما به دلیل عدم ثبات اقتصادی و ارزی کشور با طرف خارجی به هم می‌خورد. با این تفاسیر امکان برنامه ریزی برای صادرات نداریم. واقعیت این است که بسیاری خوراک‌ها در حوزه پتروشیمی‌در دست دولت است و برای نمونه وقتی در دنیا قیمت اتان ۱۲۰ دلار است در ایران هنوز نرخ ۲۰۰ دلار اعمال می‌شود. بدین‌ترتیب مشتری خود را در حوزه محصولات پتروشیمی‌در بازارهای بین‌المللی از دست می‌دهیم.

پس به نوعی معتقد هستید مداخلات دولت در این روند زیاد است و باید این مداخلات تعدیل شود؟

 بله... من یک نمونه برای شما می‌آورم که اگر دولت مداخله نکند چقدر ارزآوری و روند صادرات بهبود می‌یابد. یقین بدانید صادرات برق ما که بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار است اگر در دست بخش خصوصی بود به بالای ۲ میلیارد دلار می‌رسید چون بخش خصوصی به خوبی می‌داند چطور ارزها را به کشور وارد کند اما متأسفانه دولت همچنان بر "تاجر ماندن" و حضور در صحنه تجارت اصرار دارد حال آن که امروز در دنیا هیچ دولتی، تاجر نیست!

مجموعاً و با توجه به تجربه کاری خودتان، برای بهبود کمی‌ و کیفی حوزه‌های مختلف صادراتی کشور، چه پیشنهادهایی دارید؟

‌ واقعیت این است که در این چهار دهه ظرفیت‌های تولیدی خوبی در کشور شکل گرفته است. از کالاهای ریز مانند دستمال کاغذی مرطوب با بسته بندی‌های شکیل گرفته تا ژنراتور و... در تمام حوزه‌های تولیدی و با بهره مندی از دلارهای وارد شده، سرمایه گذاری‌های زیادی شده اما این سرمایه‌گذاری‌ها نیازمند بازار است و نمی‌توانیم درها را به روی جهان ببندیم. سیاست‌های بین المللی بر بازار تأثیرگذارند و طبعاً بدون بازار، ادامه حیات تولید و سرمایه گذاری غیرممکن است. قطعا این بازار فقط داخلی نیست و بدون حضور در بازار بین‌المللی، رقابتی شدن قیمت‌ها محال است. بدون بازار، تولید به سمت انهدام و تعطیلی پیش می‌رود. واقعیت این است که بازار ۸۰ میلیون نفری داخل برای تولید کشور، ناکافی است و قطعا اگر بتوانیم در بازاری ۲۰۰ میلیون نفری حضور مؤثر داشته باشیم، قیمت‌ها کاهش می‌یابد اما بدون بازار، هر روز شاهد افزایش قیمت و تعطیلی بنگاه‌ها خواهیم بود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.